AZE
|
Persian
|
درباره ما
|
درباره سفارت
|
تماس با ما
صفحه اصلی
اخبار
روسیه
بلاروس
قزاقستان
قرقیزستان
ارمنستان
سایر کشورها
پیوند
خدمات مشاوره
ثبت شرکت و علائم تجاری
افتتاح حساب بانکی
صادرات و واردات
محيط اقتصادي
سرمایه گذاری
تجارت خارجي
مهاجرت
استانداردها
خرید و فروش املاک
اعزام و پذیرش هیات ها
خدمات حقوقی ، نمایشگاهی
تورهای گردشگری
ترجمه تخصصی مدارک و اسناد
قرارداد ها و موافقت نامه ها
سفیر ایران در آذربایجان: مرحله اعتماد سازی را پشت سر گذاشتهایم
باید به کشورهای همسایه خودمان مخصوصا کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز نگاه فرصت محورانه داشته باشیم. یعنی این کشورها را فرصتی برای خودمان بدانیم که میتوانند ظرفیتهای ما را در سیاست خارجی بالا ببرند. گاهی متاسفانه نگاه، نگاه تهدید محور به این کشورهاست.
سید صادق روحانی: سفیر ایران در جمهوری آذربایجان به کافه خبر آمد.محسن پاک آئین در مصاحبه خود در خبرآنلاین به موضوعات مشترک بین ایران و آذربایجان پرداخت و گفت که مرحله اعتماد سازی را پشت سر گذاشتهایم و اکنون دو کشور آماده گسترش روابط هستند. وی در آغاز این گفت وگو به مسئله دیپلماسی عمومی پرداخت و پیشنهاد داد که در وزارت خارجه دفتری برای ثبت و انتشار خاطرات وزرا اختصاص دهند.
این مصاحبه در فاصله حضور چند روزه وی در تهران و در حدود 10 روز پیش انجام شد که مشروح این گفت وگو در ادامه میآید:
به نظر میرسد در دولت یازدهم برنامه خاصی برای دیپلماسی عمومی اندیشیده شده است. آقای ظریف به صورت فعال در شبکههای اجتماعی حضور دارند و با مردم به صورت مستقیم گفت و گو میکنند. خود شما هم وبلاگ دارید و مستقیما با مردم صحبت میکنید. این ارتباط مستقیم به این شکل مجازی چه تاثیراتی دارد؟
دیپلماسی عمومی ارتباط مستقیم با افکار عمومی دارد. امروز ما در عصر اطلاعات هستیم و به جهت اهمیتی که اطلاع رسانی در حوزه تصمیم گیری دارد، توجه به افکار عمومی بسیار زیاد شده است. کشورهای جهان به خصوص قدرت های بزرگ پیش از آنکه اقدام یا عملیاتی را انجام بدهند، سعی می کنند که افکار عمومی را آماده بکنند. در همین حوادث اخیر اگر که آمریکا به سوریه حمله نکرد، یک دلیل اصلی و یا اصلیترین دلیل آن این بود که نتوانسته بود افکار عمومی را متقاعد بکند. در ارتباط با حمله آمریکا به عراق و افغانستان هم، آمریکاییها با ابزارها و اقداماتی نظیر خلق موضوع یازده سپتامبر و بزرگنمایی و مطرح نمودن خطر تروریسم، توانستند افکار عمومی جهان را با خود همراه و به این دو کشور حمله بکند. به اعتقاد من توجه به افکار عمومی بسیار مهم است و خیلی خوشحالم که در دولت جدید به این مسئله و به دیپلماسی عمومی توجه شده است. در آمریکا دستیار ویژه وزیر امورخارجه مسئول دیپلماسی عمومی است و ارتباط مستقیم دیپلماسی عمومی با رسانه هم نقش رسانه را بسیار پررنگ کرده است.دراین عرصه توجه دیپلماتها که ارتباط مستقیم با موضوع اطلاع رسانی دارند بسیار مهم است و به نوعی دفاع از منافع کشور است. به اعتقاد من دیپلماسی عمومی تکمیل کننده دیپلماسی رسمی ماست. الآن در دنیا علیه ایران تبلیغات زیادی میشود و ایران را به نحوی به دنیا معرفی می کنند که خودشان علاقه مند هستند، نه آنگونه که هست. یک موقعی ما به اعلام مواضعی که از طریق سخنگو انجام میشود بسنده میکنیم ولی یک موقعی هم ما 140 سفیر را فعال میکنیم که اینها در کشورهای محل ماموریتشان با مردم در عرصه دیپلماسی عمومی گفت وگو کنند و مواضع را تشریح بکنند. قطعا توان دیپلماسی عمومی کشور 100 برابر خواهد شد. تجربه من در آذربایجان همین گونه است. در آذربایجان در آن زمانی که من رفتم، افکار عمومی کاملا علیه ما بود و نکات منفی زیادی درباره ایران و سیاستهای ایران منتشر میشد. علت هم این بود که درِ سفارت به روی رسانهها باز نبود. در جمهوری آذربایجان به این دلیل که این کشور در مجموعه اروپا تعریف شده است و باید یک حدی از معیارهای دموکراسی را رعایت کند، رسانه ها نسبتا آزاد هستند و مطالب را به صورت خوبی منعکس میکنند. ما ارتباط نزدیکی با رسانهها ایجاد کردیم و من تقریبا میتوانم بگویم که به هیچ رسانهای "نه" نگفتم و در اولین فرصت ممکن با آنها گفت و گو کردم. الآن فضا کاملا تغییر کرده است و حتی در حوزه رسانه و اطلاعرسانی بخشی از صاحب نظران و کارشناسان یک لابی طرفدار ایران تشکیل دادهاند. البته به صورت یک تشکل نیستند بلکه به صورت یک گرایش هستند و وقتی یک نفر مطلبی را علیه ایران میگوید بلافاصله خود آنها بدون آنکه سفارت دخالت بکند،پاسخ او را میدهند. در انتخابات اخیری که در جمهوری آذربایجان اتفاق افتاد و آقای الهام علی اف برای سومین بار به ریاست جمهوری رسید، یکی از موضوعات نامزدها، موضوع روابط با ایران بود. این مسئله مهمی بود که بارها و بارها نام ایران و اهمیت ایران در صحبتهای نامزدها مطرح شد.
برای آذربایجان از چه جهت ایران اینقدر مهم بوده که به یکی از موضوعات مهم در انتخابات ریاست جمهوری تبدیل شده بود؟
ایران یک کشور همسایه تاثیرگذار است. ما اشتراکات متعددی داریم. در واقع هیچ دو کشوری را مانند ایران و آذربایجان نمیبینید که این همه با هم اشتراک داشته باشند. این اشتراکات در حوزههای فرهنگی، تاریخی، مذهبی و دینی و زبانی است. همین اشتراکات اگر خوب مدیریت نشود، ممکن است تبدیل به اختلافات هم بشود. فرض کنید در حوزه دینی، بحث اسلام و تشیع میتواند یک محوری برای همکاری باشد و می توان از تشیع به عنوان یک دینی که می تواند جلوی افراط و تندروی وهابیت را بگیرد معرفی کرد..
آنجا وهابیت فعال است؟
بله. به دلیل مجاورت جمهوری آذربایجان با مناطقی از روسیه مانند داغستان و تاتارستان و با کمی فاصله با چچن، افکار وهابی هم از آن طرف وارد میشود. شیعه میتواند موضوعی برای مقابله با تندرویهای دینی باشد. این موضوع مطلوب جمهوری آذربایجان هم هست چراکه موضوع امنیت ملی برای این کشور بسیار مهم است. اگر با نگاه اشتراکی نگاه کنیم این موضوع میتواند محور همکاری باشد اما همین موضوع باز میتواند موضوع اختلاف بشود. مثلا نگرانی آذریها از اینکه تشیع و آن نوع تشیعی که در ایران وجود دارد در جامعهای لائیک مشکلاتی را ایجاد بکند. اینکه ما بتوانیم این اشتراکاتمان را به نوعی مدیریت بکنیم و این مدیریت به نفع منافع ملی دو کشور باشد بسیار حائز اهمیت است. کار با افکار عمومی، صحبت با مردم، صحبت با صاحب نظران و کارشناسان و روشنفکران بسیار مهم است. اینکار باعث میشود که آنها را متقاعد بکند که سیاستی که جمهوری اسلامی ایران در پیرامون خود و با همسایگان خود دارد، سیاستی دوستانه و برادرانه است و توسعه طلبانه نیست. این بسیار مهم است. نقش رسانه و افکار عمومی در این حوزه بسیار مهم است.
سفارت ما در آذربایجان چه اقداماتی انجام داده است؟
تبلیغات زیادی در جمهوری آذربایجان علیه ایران بوده است. مثلا نقض حقوق قومیتها و حقوق آذریها. از سوی برخی از گروههای خاص در مواقعی مطرح میشده و چون پاسخگویی و اطلاع رسانی نمیشده است مردم تاثیر میپذیرفتند. ما با استناد به قانون اساسی و مبانی دینی و اسلامی خودمان و توجهی که به قومیتها در ایران می شود ، به خصوص دوستی و برادریای که بین قومیت ها وجود دارد و خیلی مسایل دیگر را توضیح داده ایم. به خصوص ما مطرح کردیم که ما یک ملیت داریم. همه یک ملت هستیم و زیر چتر ملیت است که در کنار هم هستیم. من به عنوان مثال به آنها میگفتم که در زمانی صدام به ایران حمله کرد، به مناطق غربی یعنی کردها و عربها حمله کرد، اما آذریها و بختیاریها و قشقاییها ، با وجود آنکه از آن مناطق دور هم بودند، رفتند و جنگیدند و شهید شدند. حتی بیشتر از کردها و عربها کشته دادند. این نشان دهنده این است که در ایران، اصالت با ملیت است و ما یک ملت هستیم. به همین دلیل توجه به ملت در ایران توسط اقوام وجود دارد و همه اقوام آزاد هستند و حق استفاده از زبان مادری خود را دارند. انشاالله در آینده هم همانطور که آقای دکتر روحانی قول دادهاند توجه بیشتری هم خواهد شد. این ها خود به خود باعث شده که از بعضی از مسایل ابهام زدایی شود. یکی از جناحهایی که در کنگره آمریکا فعالیت میکنند، سعی میکنند بحث قومگرایی در ایران را تشدید بکنند. یا مسئله نوع رابطه ما با ارمنستان همیشه به نوعی غیر آن چیزی که وجود داشت تبلیغ میشد. می دانید که جمهوری آذربایجان و ارمنستان به دلیل اختلافات در موضوع قرهباغ با هم در تخاصم و اختلاف هستند. سعی میشد که با بزرگنمایی رابطه ما با ارمنستان علیه رابطه ما با آذربایجان تبلیغ شود. با صحبتهایی که کردیم و مطالبی که با رسانهها و مردم در میان گذاشتیم، این ابهامات را رفع کردیم و گفتیم که روابطه خوب ما با ارمنستان در چهارچوب حسن همجواری با همه همسایگان است و این رابطه بر علیه رابطه با آذربایجان نخواهد بود. بلکه ظرفیت مثبتی را برای ما فراهم میکند که بتوانیم میانجیگری بکنیم. اگر ما با یکی از این دو کشور رابطه نداشتیم نمیتوانستیم به حل منازعه قره باغ کمک بکنیم. در حال حاضر ما مدعی هستیم که موضوع قره باغ میتواند در چهارچوب تعاملات منطقهای حل بشود و به دخالت کشورهای فرامنطقهای نیازی نیست. چه بسا اگر کشورهای ف:.8'امنطقهای دخالت بکنند موجب طولانیتر شدن این منازعه بشود. ما هم به عنوان ایران مزیتی داریم که با هر دو کشور ارمنستان و آذربایجان رابطه دوستانه داریم و با استفاده از رابطه دوستانه میتوانیم فضایی را ایجاد کنیم که از طریق مسالمت آمیز مشکل قره باغ حل بشود.
آقای پاک آئین دفعه پیشی که با شما صحبت می کردم فرمودید که با وجود اعلام آمادگی ایران برای میانجیگری در مسئله قره باغ، دو کشور آذربایجان و ارمنستان تمایل به میانجی گری ایران ندارند. آیا این موضوع تغییری کرده است؟
هر دو کشور مکانیسم گروه مینسک را پذیرفته اند و حدود 20 سال است که گروه مینسک فعال است. اما این گروه تا کنون نتوانسته برای حل مشکل قره باغ کاری بکند و بیشتر در جهت طولانیتر کردن این مناقشه فعالیت کرده است. به همین دلیل الآن ابعاد نا امیدی نسبت به فعالیتهای گروه مینسک افزایش پیدا کرده است. یکی از بحثهای مهم انتخابات جمهوری آذربایجان همین بحث قره باغ و گروه مینسک بود. ما فی نفسه با توجه به ظرفیتهایی که داریم، مانند ریاست بر جنبش عدم تعهد، این توانایی را داریم که به حل این مناقشه در چهارچوب منطقه و به صورت مسالمت آمیز کمک کنیم. بخشی از مرزهای ما هم به دلیل درگیریهای این دو کشور غیر فعال است و ما نمیتوانیم در بخشی از مرزهایمان فعالیتهای توسعه ای را انجام بدهیم چراکه با خطرات نا امنی مواجه هستیم. از سوی آذربایجان تمایلات مثبتی نسبت به دخالت ایران بروز کرده است و استقبال کردهاند اما از سوی ارمنستان هنوز این اتفاق نیافتاده است. البته ما اصراری نداریم اما فکر میکنیم که میتوانیم در این زمینه وظیفه خود را انجام دهیم.
هم در ایران دولتی جدید بر سرکار آمده است و هم در آذربایجان اخیرا یک انتخابات برگزار شده است. به نظر شما با توجه به این تغییرات مسایل پیش روی ایران و آذربایجان چه مسایلی خواهد بود؟
مدتی است که روابط دو کشور مسیر مثبتی را طی میکند. سال گذشته که من به آنجا رفتم، بعد از آن قضیه یوروویژن، یک التهابی بر روابط حاکم بود و طرفین در وضعیت اختلاف بودند. اما در یکسال گذشته احساس میکنم که اراده مسئولین دو کشور بر توسعه مناسبات قرار گرفته و طرفین به این نتیجه رسیدهاند که در سایه همکاری و دوستی بهتر میتوانند منافع دو کشور را تامین بکنند. به همین دلیل من فکر میکنم که ما مرحله اعتماد سازی را پشت سر گذاشتهایم. در طول سال گذشته هیاتهای بلند پایهای مبادله شدند که نشاندهنده اعتماد دو کشور است. رئیس جمهور سابق کشورمان در سال گذشته به آذربایجان سفر کردند، جناب آقای جلیلی دبیر سابق شورای عالی امنیت ملی نیز به آذربایجان سفر کردند و متعاقبا آقای رامیز مهدیاف دبیر شورای عالی امنیت ملی آذربایجان به ایران سفر کردند. وقتی دبیران شورای عالی امنیت ملی سفر میکنند به این معنی است که اعتماد در سطح بالا بین دو کشور وجود دارد که حتی در حوزههای امنیتی هم طرفین این آمادگی را برای همکاری دارند. شیخ الاسلام آقای الله شکور پاشازاده که از افراد متنفذ جمهوری آذربایجان است به ایران سفر کرد و دیدارهای مهمی داشت. از جمله دیدار با مقام معظم رهبری.در مراسم تحلیف رئیس جمهور هم رئیس مجلس آذربایجان که نفر دوم این کشور محسوب میشود به ایران سفر کرد. همه اینها نشان میدهد که تمایل طرفین بر توسعه مناسبات است. گذشته از اینکه برخی از وزرا هم در طول سال گذشته به آذربایجان سفر کرده اند. من فکر میکنم با این اعتمادی که ایجاد شده ، در دوره آینده ، با حضور آقای الهام علی اف در آذربایجان و نگاه مثبتی که آقای دکتر روحانی به توسعه مناسبات با همسایگان دارند، ما میتوانیم روند مثبتی را دنبال بکنیم.
مهمترین سرفصلهای همکاری دو کشور چیست؟
به نظر من سه حوزه تجارت، ترانزیت و انرژی، سه حوزه مهمی است که دو کشور میتوانند همکاری خود را توسعه بدهند. در حوزه ترانزیت، جمهوری آذربایج%:.7-D9 4 مرز فعال با ایران دارد و نزدیکترین راه جمهوری آذربایجان به اروپا، آسیا و خلیج فارس و از طریق آن به آفریقا از طریق ایران است. یعنی مسیر ایران هم اقتصادی، هم امن و هم نزدیک است. به همین دلیل در حوزه ترانزیت مشارکت و سرمایه گذاری دو کشور برای ساخت مسیرهای ترانزیتی به نفع دو کشور است. در این زمینه ساخت راه آهن قزوین-رشت-آستارا و از آن طرف از آستارا به آستارای حوزه آذربایجان مسایلی است که دو کشور به آن توجه دارند و در برنامه هست که سرعت بیشتری بگیرد. در حوزه تجارت در حال حاضر به صورت رسمی بیش از 500 میلیون یورو ارتباط تجاری داریم که موازنه هم به نفع ایران است. اهمیت این رابطه این است که رابطه تجاری غیر نفتی است. این رقم قابل افزایش به یک میلیارد یوروست. در حال حاضر اگر ما تجارت چمدانی را به آن اضافه کنیم ، با توجه به تردد فراوان آذریها به ایران ممکن است همین الآن هم به این میزان رسیده باشد. در حوزه تجارت بحث گردشگری بسیار مهم است. ما لغو روادید یک طرفه را برای اتباع آذری داریم بنابر این سالانه نزدیک به یک میلیون آذری وارد ایران می شوند که بیشتر در حوزه درمانی و پزشکی به ایران سفر میکنند. اگر ما بتوانیم تسهیلات بیشتری را در پایانههایمان داشته میتواند این روابط وضعیت بهتری پیدا کند. پایانه بزرگی در مرز بیله سوار در حال احداث است که تقریبا 75 درصد آن تمام شده است. با بهره برداری از آن میتوان تا دوبرابر ظرفیت فعلی به مسافرین خدمات ارائه داد. در حوزه انرژی هم به این دلیل که هر دو کشور در حوزه خزر فعالیت دارند و در منطقه شاه دنیز فعال هستند و ما برای افزایش سوآپ گاز جمهوری آذربایجانی به نخجوان آمادگی داریم. ما به دنبال این هستیم که نهمین کمیسیون مشترک اقتصادی را در جمهوری آذربایجان امسال برگزار کنیم. قرار است این اجلاس در باکو باشد. در حال مذاکره با طرف آذری برای تعیین تاریخ هستیم. در صورت معین شدن این تاریخ از طرف ایران آقای ظریف به عنوان رئیس ایرانی کمیسیون به آذربایجان سفر میکنند. در داخل این کمیسیون مشترک موارد همکاری بسیاری را میتوان دید.
در دوره ای که ایران به سمت انتخابات میرفت گرجستان اقدام به برقراری مجدد روادید کرد. از آنجایی که نقش گرجستان برای ایران حائز اهمیت است، چرا این اتفاق افتاد و زمینههای آن چه بود؟
البته من سفیر ایران در آذربایجان هستم نه گرجستان و بهتر است در اینباره دوستانی که درباره گرجستان تخصص دارند نظر بدهند. اما در همان مقطع هم گرجستان دلایل اداری و لجستیکی را برای این اقدام اعلام کرد و آن را به روابط دو کشور ارتباط نداد. در مجموع لغو روادید و یا اعطای روادید نمی تواند فی نفسه دلیل سردی یا گرمی روابط باشد. ما الآن به دلیل اعتمادی که به تردد میان آذریها و مردم ایران داریم مرزها را باز گذاشتیم. آذریها هم این تمایل را دارند اما به دلیل مسایل لجستیکی و امکانات فنی نمیتوانند اینکار را بکنند. این رویکرد به معنی این نیست که کشورها برای روابط خود با ایران اهمیت قائل نیستند. ایران به عنوان یک کشور قدرتمند در منطقه جایگاه ویژه ای میان کشورهای قفقاز دارد و همه این کشورها متمایل هستند که دوستی خود را با ایران تقویت بکنند و این موضوع شامل گرجستان آذربایجان و ارمنستان هم میشود.
با توجه به تمایل آمریکا به نفوذ در این منطقه، اکنون وضعیت حضور این کشور در منطقه چگونه است؟
برای آمریکا وارد کردن انرژی نفت و گاز بسیار مهم است و به همین دلیل به دنبال نفوذ بیشتر در حوزههای نفتی مانند خلیج فارس و دریای خزر است و یکی از محورهای تقویت ارتباطات آمریکا با جمهوری آذربایجان هم همین موضوع انرژی است. قفقاز همواره حیات خلوت روسها بوده است و دوستان اصلی روسیه در قفقاز حضور داشته اند. با توجه به رقابتی که بین ابرقدرتها در این منطقه وجود دارد ممکن است که نگرانیهایی را از حضور آمریکاییها در منطقه (به خصوص در زمینه انرژی) داشته باشند. در مجموع نگاه مشترکی که بین کشورهای حاشیه دریای خزر وجود دارد مبنی بر حفظ امنیت دریای خزر و جلوگیری از نظامی شدن این دریا و حضور کشورهای خارجی در این منطقه است. ما اعتقاد داریم که حضور کشورهای خارج از منطقه از جمله آمریکا در دریای خزر ، مخصوصا اگر به صورت نظامی باشد ، امنیت این دریا را به خطر می اندازد و این باعث میشود که امنیت انرژی هم به خطر بیافتد. این دیدگاه را روسها هم دارند. بقیه کشورهای منطقه هم کم و بیش با این نگاه موافق هستند . در ارتباط با حضور کشورها در دریای خزر کنوانسیونی وجود دارد که در حال تدوین رژیم حقوقی دریای خزر است و به طور منظم جلسات این کنوانسیون برگزار میشود و هر جلسه هم تفاهمات بیشتر میشود. سال آینده قرار است که در سطح سران یک اجلاس در مسکو برگزار شود. به نظر میرسد که با توجه به ارادهای که در 5 کشور وجود دارد ، توجه به خاتمه یافتن فعالیتهای کنوانسیون و نهاییسازی تدوین رژیم حقوقی خزر مورد علاقه همه هست.
ما تا پیش از این روابطمان با آمریکا در تخاصم کامل بود. با روی کار آمدن دولت آقای روحانی و با توجه به سفر اخیر ایشان به نیویورک به نظر میرسد که ارادهای برای رسیدن به تفاهم به وجود آمده است. در صورت رسیدن به این تفاهم کلیت سیاست خارجی ما تغییر خواهد کرد. به نظر شما در این صورت باید منتظر چه تبعاتی در منطقه قفقاز باشیم؟
اگر در سایه تلاشهایی که در حال انجام است و در مسیر تحقق حقوق مردم ایران و احترام متقابل، تفاهمی با آمریکا ایجاد بشود، نه تنها در منطقه قفقاز بلکه در همه حوزههای سیاست خارجی دو کشور اثر میگذارد. کشورهای قفقازی هم خود به خود متاثر میشوند. به خصوص اینکه تعاملات و مبادلات ما در حوزه اقتصادی بعد از لغو احتمالی تحریمها سرعت بیشتری میگیرد و فضای بیشتری برای فعالیت اقتصادی ایران ایجاد میشود و در مجموع آثار مثبتی بروز خواهد داد.
آقای پاک آئین! من میخواهم درباره یک موضوع دیگر از شما سوال بپرسم. شما از معدود سفرای جمهوری اسلامی ایران هستید که اقدام به نوشتن خاطرات محل ماموریت خود کردهاید. بخشی از تاریخ ما در حقیقت سفرنامههایی است که سفرای کشورهای خارجی در ایران نوشتهاند. به نظر شما این نوشتن خاطرات از سوی سفرا چه اهمیتی دارد؟
من قبل از آذربایجان در سه کشور دیگر ماموریت داشتم. در زامبیا، تایلند و ازبکستان. خاطرات هر سه کشور را نوشته ام و الحمدلله چاپ هم شده است. انگیزهای که در من ایجاد شد این بود در دیداری بود نمایندگان ایران در کشورهای خارجی با مقام معظم رهبری داشتند، ایشان به همین موضوع اشاره کردند که خیلی از این مستشرقینی که به ایران آمدند خاطرات خود را نوشته اند و این خاطرات خود منبعی برای تاریخ شده است و وقتی میخواهند تاریخ ما را بنویسند به این خاطرات به عنوان یک منبع اشاره میکنند و اگر سفرا و نمایندگان ما هم بتوانند خاطرات خود را بنویسند این یک تاریخ مکتوب خواهد شد که در آینده به آن استناد خواهد شد. این گفتار مقام معظم رهبری در من انگیزه ایجاد کرد،برای مثال کمتر کسی میداند که نقش ما در نابودی و لغو آپارتاید چقدر بوده است. وقتی من به عنوان سفیر در زامبیا که آن موقع در خط مقدم مبارزه با آپارتاید بود، خاطراتم را بنویسم و از روند تحولاتی که منجر به لغو آپارتاید شد شرحی بدهم این ماندگار خواهد شد. در آن دوره غربیها خیلی تلاش میکردند که آپارتاید لغو نشود و ما روابط خوبی با نلسون ماندلا داشتیم و کمکهایی به ایشان میکردیم. ما با رهبر سوآپو آقای سام نجوما رهبر جنبش سواپو در نامیبیا داشتیم. شاید کمتر کسی بداند که که آقای سام نجوما با هواپیمای ایران به نامیبیا آمد و در آنجا در مراسم استقلال کشورش شرکت کرد. این نقشی که ایران در این موضوع داشت را شاید کسی نداند. شاید هم در یک مقطعی نمیشد که این اطلاعات منتشر بشود. اما الآن که از این موضوعات گذشته است خوب است که مردم ما این چیزها را بدانند که در آن زمان چه اتفاقاتی افتاده و ایران چگونه نقش تاثیرگذاری در موضوع مبارزه با نژاد پرستی و لغو آپارتاید داشته است. این را اگر سفیری که در آنجاست بنویسد میماند ولی اگر این اتفاق نیافتد در حافظه همان سفیر میماند و بعد هم فراموش میشود. ممکن هم هست کسان دیگری از کشورهای غربی که در آن منطقه بوده اند خاطرات خود را بنویسند و آنگونه که خودشان میخواهند این موضوع را مطرح بکنند. به اعتقاد من موضوع خاطره نویسی توسط یک مسئول که در واقع بازنویسی صحنهها و وقایع است بسیار مهم است. زمانی که من در ازبکستان بودم چند واقعه مهم اتفاق اتفاد. مثلا بحث میانجیگری ایران در رابطه با موضوع تاجیکستان و به نوعی ایجاد ارتباط و دوستی بین دولت تاجیکستان و نهضت اسلامی تاجیکستان به رهبری مرحوم عبدالله نوری اتفاق افتاد. میانجیگری ما که با کمک روسیه انجام شد باعث ایجاد امنیت در تاجیکستان شد و همچنین موجب شد که مسلمانان جایگاه خوبی را در دولت تاجیکستان پیدا کنند و دولت هم تقویت شود و ارتباط نزدیکی بین ایران و دولت آقای رحمان ایجاد بشود. این یک موضوع مهمی است. شکلگیری این میانجیگری در تاجیکستان، در ایران، در ازبکستان به عنوان یک کشور بینابین و در مسکو بود. اگر سفرا بیایند و از منظر خودشان این خاطرات را بنویسند تبدیل به تاریخ منطقه میشود. در آن زمان یکی از وقایع دیگری که رخ داد، قدرت گرفتن طالبان و حمله طالبان به کابل و گرفتن کابل بود و فعالیتهایی که مرحوم احمدشاه مسعود برای مقابله با طالبان کرد، ایران هم نقش تاثیرگذاری در کمک به مجاهدین داشت و ماهم از ازبکستان این مسائل را دنبال می کردیم. اینها اگر از جانب سفیری که در منطقه بوده است نوشته شود، تاریخی است که میماند و در آینده مورد استفاده محققین قرار میگیرد. غیر از این ،خاطره نویسی می تواند یک دانشنامه از یک کشوری که سفیر در آنجا ماموریت دارد باشد. برای مثال غیر از مسایل سیاسی که من در خاطراتم به آن اشاره کردم به لحاظ آداب و سنت کشوری که در آن بودم به آن پرداختهام. فرض کنید اگر در یک مراسم ازدواج در زامبیا شرکت میکردیم ، ازدواج در آن کشور را در خاطراتمان می آوریم و از منظر فرهنگی آن کشور شناخته میشود. تایلند که یک کشور بودایی است و کشورهای بودایی در ایران خیلی شناخته شده نیستند. برای ایرانی چگونگی سوزاندن مردگان بودایی جالب است. این در خاطرات من آمده است. یا مثلا نمونه زنان گردن درازی که در تایلند هستند و ویژگی خاص آن منطقه است. به نظر من بهتر است که در وزارت امورخارجه یک دفتری برای پیگیری خاطه نویسی سفرا دایر بشود و حتی خاطرات وزرا در آن نوشته شود. ما سفرا خاطرات سیاسی کمتری داریم ولی خاطرات وزرا بسیارگسترده تر است و بهتر است که این ها جمع آوری ، نوشته و منتشر بشود. من میخواستم از خبرآنلاین هم به خاطر این موضوع وبلاگ نویسی تشکر کنم. اینجا تنها جایی است که به موضوع وبلاگ توجه کرده است و این باعث شده که هم نخبگانی که اهل قلم بودهاند وارد صحنه بشوند و هم افراد جدید وارد شده و این استعدادها شناخته بشود.
آقای پاک آیین به نظر شما دولت آقای روحانی چه کارهایی را برای تقویت مناسبات ما در حوزه آسیای میانه و قفقاز باید انجام دهد؟
ما باید به کشورهای همسایه خودمان مخصوصا کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز نگاه فرصت محورانه داشته باشیم. یعنی این کشورها را فرصتی برای خودمان بدانیم که میتوانند ظرفیتهای ما را در سیاست خارجی بالا ببرند. گاهی متاسفانه نگاه، نگاه تهدید محور به این کشورهاست. یکی از ترفندهای غربیها و رژیم صهیونیستی این است که تهدیدات آسیای مرکزی و قفقاز را برای ایران بزرگنمایی کنند. یعنی ما دائما نگران باشیم و بترسیم که رژیم صهیونیستی این کشورها را به عنوان تهدیدی علیه جمهوری اسلامی ایران هدایت میکند. در حالی که واقعا اینگونه نیست. اگر به اخباری که درباره حضور رژیم صهیونیستی در منطقه هست دقت بفرمایید ، می بینید که منابع اینها اغلب خود رسانههای رژیم صهیونیستی است. رسانههای صهیونیستی و رسانههای غربی متمایل به این رژیم دائما تهدید این کشورها برای ایران را بزرگنمایی میکنند .از سوی دیگر رابطه خوب خود با کشورهای این منطقه را بزرگنمایی میکنند. بارها تاکید شده که رژیم صهیونیستی 4.5 میلیارد یورو با جمهوری آذربایجان معامله دارد و بخش عظیم آن هم تعاملات نظامی است. بخشی از این آمار را، کارشناسان ما تایید نمیکنند. حتی خود آذریها هم به صراحت این رقم را اعلام نمیکنند. اما در داخل ایران دائما این مسایل مطرح میشود. یا مثلا وجود پایگاههای نظامی آمریکا و رژیم صهیونیستی در آذربایجان که مکرر مطرح شده است ،در حالی که طبق قانون اساسی، جمهوری آذربایجان حق ندارد به هیچ کشوری اجازه دایر کردن پایگاه را بدهد. آنها به همین دلیل پایگاه قبله روسیه را بستند. اما در ایران طوری در رسانهها این موضوع مطرح میشود که انگار چندین پایگاه نظامی در آنجا فعال است و هدف فعالیت آنها هم ایران است. یا مثلا رسانه های غربی تبلیغ میکنندکه پهبادهای اسراییلی دائما آنجا فعال هستند و علیه ایران اقداماتی را انجام میدهند. در حالی که خود رهبران آذربایجان بارها این ادعاها را تکذیب کرده اند و در واقع روسای کشورهای این منطقه به این سیاست اسراییل واقف هستند. در ماه های گذشته چندین بار از درون اسرائیل اخباری منتشر شد مبنی بر اینکه قرار است حملاتی از مرزهای این کشورها از جمله اذربایجان علیه ایران انجام بگیرد ، بلافاصله خود آذریها تکذیب کردند. وقتی این قبیل اخبار مطرح میشود و ما هم نگاه تهدید محورانه به این کشورها میکنیم ، خود به خود نگاه فرصت محورانه از بین میرود. باید کاری بکنیم که نگاهمان فرصت محور باشد. من اعتقاد دارم که ایران آنقدر قدرتمند هست که از سوی هیچ کشوری تهدیدی علیه آن نیست. در مرحله پایینتر از سوی کشورهایی مانند آذربایجان که اصلا تهدیدی متوجه ایران نیست. این کشورها در حدی نیستند که ایران را تهدید کنند. آنها به دنبال توسعه خود هستند. در این چهارچوب ممکن است با تعدادی از کشورها هم رابطه داشته باشند. به عنوان مثال جمهوری آذربایجان در حال درگیری با ارمنستان است و از 30 کشور اسلحه میخرد اما فقط خرید اسلحه از اسرائیل بزرگنمایی میشود. اعتقاد من این است که این یک نکته مهمی است که هم در عرصه رسمی و هم در عرصه دیپلماسی عمومی و رسانهای باید توجه کنیم که در زمین دشمن بازی نکنیم. گاهی اوقات رسانههای کشورهای مخالف ما مطالبی را مطرح میکنند که ما این مطالب را در اینجا بیشتر و بزرگتر مطرح کنیم و این باعث میشود که روابطمان با کشورهای پیرامونمان تضعیف شود. ما بیشترین اشتراک فرهنگی را با کشورهای آسیای مرکزی و آذربایجان داریم . این کشورها در حوزه تمدنی ایران بودند و این غیرقابل انکار است. وقتی این کشورها به گذشته نگاه میکنند ، دارای تمدنی هستند که گره خورده با تمدن ایران است و از 7-6 هزار سال پیش هم این بوده است. بنابر این وقتی اتفاقی هم می افتد اینها به سمت پان ترکیسم نمیروند چراکه اگر بخواهند به سمت پان ترکیسم بروند تمدنشان میشود 300 سال. اینها میخواهند هویت خود را مرتبط با حوزه تمدنی ایران تعریف بکنند.. ما باید اعتماد سازی کنیم. ما نباید تفاوت های فرهنگی را به منازعه فرهنگی تبدیل کنیم. ما میراث مشترکی در منطقه و با کشورهای منطقه داریم. ممکن است این میراث مشترک تبدیل به منازعه فرهنگی بشود. ما باید تلاش کنیم که این میراث مشترک تبدیل به محور همکاری و دوستی بشود. مثلا ابوعلی سینا در بخارا متولد شده است، در همدان فوت کرده است، یک فیلسوف ایرانی است و همه دنیا آن را میشناسند. ما نباید برای این موضوع با ازبکستان وارد یک منازعه فرهنگی بشویم. همه ما باید تلاش بکنیم که این میراث مشترک را محور دوستی بدانیم. پشت خیلی از این منازعات فرهنگی میبینیم که یک سری خطوط رسانه ای و فعالیتهایی است که از طریق دیپلماسی عمومی کشورهای غیر دوست انجام میشود. این را باید بدانیم که این کشورها بلا استثنا به ما به خاطر راههای ترانزیتی نیاز دارند. ما باید فرصت های ترانزیتی را ایجاد کنیم و این محورهای ترانزیتی محور دوستی و همکاری ما باشد. هرچه ما بتوانیم تسهیلات ترانزیتی برای انتقال کالا و مسافر از این کشورها فراهم کنیم ، این خود به خود موجب تقویت دوستیها میشود. در زمینه سیاسی هم فکر نمیکنم مشکل عمده سیاسی با این کشورها داشته باشیم.
پاک آئین: تصمیمات سازمان ملل متحد به نفع ظالم و نه مظلوم است
کشورهای حاشیه خزر و افزایش تعاملات اقتصادی
داعش و وضعیت آینده تندروی در قفقاز
ارزیابی روابط ایران و جمهوری آذربایجان در سال 2014
یک سال خوب برای تهران و باکو
به میانجیگری مجدد دول خارجی در بحران قره باغ خوش بین نیستم
مختوم قلی فراغی ، فردوسی ترکمن ها
حکیمه خاتون، امامزاده ای در باکو
نقشه راه توسعه همکاری تهران - باکو
بازخوانی سنتهای ماه رمضان در جمهوری آذربایجان
نگران روابط تهران- با كو نيستم
به میانجیگری مجدد دول خارجی در بحران قره باغ خوش بین نیستم
جمهوری آذربایجان وتوجه به آسیب های گروه های افراطی -گفتگو با محسن پاک آیین سفیر ایران در جمهوری آذربایجان
وزن سیاسی ایران در منطقه می تواند مانع جنگ شود
مناسبات تهران – باکو در سال 2013
یادی از دیدار با نلسون ماندلا
چوگان و اجلاس باکو
دیپلماسی انقلابی و مذاکرات هسته ای
تهران – باکو ، ضرورت شناخت فرصت های اقتصادی
مرثیه عاشورائی در جمهوری آذربایجان
مناسبات تهران و باکو با توجه به تغییر دولت در دو کشور
دوستی دائمی،مشخصه مناسبات تهران - باکو
حیدر علی اف و دیدگاه دوستی دائمی با ایران (20)
حیدر علی اف و دیدگاه دوستی دائمی با ایران (19)
صفحه
>>
1
2